جود (حدیث)جود، اصطلاحی در حدیث، اخلاق، فلسفه و کلام و عرفان است. معنا و تعریف جود در این علوم کاملاً یکسان نیست و به اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این اصطلاح و تعیین مصداق برای آن تفاوتهایی وجود دارد. در این مقاله جود در روایات بررسی میشود. فهرست مندرجات۲ - معنای جود در روایات ۳ - تفاوت جود خالق و مخلوق ۴ - جود از ارکان ایمان ۵ - برتری عدل از جود ۶ - جود و سخا در متون اخلاقی ۷ - جود و سخا از دیدگاه بزرگان ۷.۱ - ارسطو ۷.۲ - غزالی و طوسی ۷.۳ - ملامحمد مهدی نراقی ۷.۴ - یحیی بن عدی ۷.۵ - امام علی علیهالسلام ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - واژه جود در قرآنجود و اسم مشتق از آن (جواد) در قرآن به کار نرفته است. در عین حال، برخی از مفسران آیه «بَلْ یداهُ مبسوطَتان» را حاکی از نهایت جود و، واسع در «وَاللّهُ واسعٌ علیم» را به معنای جواد تفسیر کردهاند. [۴]
طبرسی، تفسیر مجمع البیان ، ج ۲، ص ۷۷۵.
[۵]
طبرسی، تفسیر مجمع البیان ، ج ۳، ص ۳۲۲.
[۶]
طبرسی، تفسیر مجمع البیان ، ج ۳، ص ۳۴۰.
[۷]
عبداللّه شبر، تفسیرالقرآنالکریم، ج ۲، ص ۱۶۳، در ابوالفیضبن مبارک فیضی، سواطع الالهام فی تفسیر کلامالملک العلاّ م، چاپ مرتضی آیتاللّهزاده شیرازی، قم ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
۲ - معنای جود در روایاتدر منابع روایی و احادیث، جود تقریباً مترادف سخا و مقابل بخل و یکی از برترین مکارم اخلاقی به شمار رفته است. [۸]
کلینی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۹.
[۹]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرحالنووی، ج ۱۵، ص ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳ - تفاوت جود خالق و مخلوقبنابر روایتی از امام موسی کاظم علیهالسلام، مراد از جود برای مخلوق غیر از جود خالق است. جودی که از مخلوق سر میزند عبارت است از ادای واجبات مالی (مانند زکات) که خدا بر بندگان فرض کرده است، اما خالق همواره جواد است خواه عطا کند و خواه امتناع ورزد؛ زیرا آنچه را او میدهد یا از دادن آن امتناع میورزد، از آنِ مخلوق نیست. [۱۰]
کلینی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۹.
[۱۱]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرحالنووی، ج ۱۵، ص ۲۵۶ـ۲۶۱، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۴ - جود از ارکان ایمانبنابر روایتهای دیگر، جودِ بندگان خارج کردن حق خدا از مال و آن را در جای خود قرار دادن، بخشش از مال حلال و صرف آن در امور خیر است و آن را یکی از چهار رکن ایمان، قوام دین و دنیا، موجب قرب به حق و ستر عیوب و حفظ آبرو و سبب محبوب شدن دانستهاند. همچنین اسراف و تبذیر در بخشش، و فقر را از آفات جود و سخا برشمردهاند. [۱۲]
کلینی، وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۹.
[۱۳]
محمد بن محمد شعیری، جامعالاخبار، ج۱، ص ۳۶، قم ۱۴۰۵.
[۱۴]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرحالنووی، ج ۱۵، ص ۲۶۰، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۵]
علیرضا برازش، المعجم المفهرس لالفاظ غرر الحِکَم و دررالکَلِم، ذیل واژه، تهران ۱۳۷۱ ش.
[۱۶]
عبدالرزاق گیلانی، شرح فارسی مصباحالشریعه و مفتاح الحقیقه، ج ۲، ص ۲۹۹، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۴ ش.
جود و سخا منحصر به بذل مال نیست، بلکه شامل جانفشانی و مجاهده در راه خدا هم میشود.
۵ - برتری عدل از جودحضرت علی علیهالسلام [۱۸]
علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت (۱۳۸۷)، چاپ افست قم.
عدل را به دو دلیل برتر از جود دانسته است. اول اینکه عدل بهمعنای وضع امور در جای خودشان است و جود خارج کردن چیزی است از جهت و جای خودش مراد از جود در اینجا معنای عرفی آن، یعنی بخشش مال، است نه جود حقیقی، زیرا جود حقیقی خارج کردن چیزی از جهت خودش نیست، مانند جود خدا). دوم اینکه عدل عبارت است از تدبیری عام در امور دنیوی و اخروی و نظام عالم بدان متوقف است. به همین دلیل منافع و ثمرات عدل فراگیر و شامل همه است، در حالی که جود امری خاص و شخصی است و فواید و منافع آن به قدر عدل عام و گسترده نیست. [۱۹]
ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ج ۲۰، ص ۸۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۶ - جود و سخا در متون اخلاقیدر کتابهای اخلاق، معمولاً جود و سخا به یک معنی یا در معنای نزدیک به هم به کار رفتهاند. [۲۰]
یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، ج۱، ص ۱۵، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۲۱]
محمدمهدی بن ابیذر نراقی، جامعالسعادات، ج ۲، ص ۱۲۰ـ۱۲۲، چاپ محمدکلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
در متون اخلاقی در توضیح جود و سخا، گاه اغراض و احوال ناقض آنها معرفی شده است که از آن جملهاند: اعطای پس از درخواست و به فردی که شایستگی آن را ندارد، سمعه و ریا، تقرب به سلطان، دفع ضرر از خود و خانواده، افزودن مال، جلب مدح و ثنا و مانند اینها. [۲۲]
یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، ج۱، ص ۱۵، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۲۳]
احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، ج۱، ص ۱۰۶، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸)، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
[۲۴]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، ج۱، ص ۳۱۰، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ ش.
[۲۵]
محمدمهدی بن ابیذر نراقی، جامعالسعادات، ج ۲، ص ۱۲۱، چاپ محمدکلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
۷ - جود و سخا از دیدگاه بزرگان۷.۱ - ارسطوبه نظر ارسطو، [۲۶]
ارسطو، الاخلاق، ترجمه اسحاق بن حنین، كتاب ۴، ۱۱۱۹ ب ـ ۱۱۲۰ ب، چاپ عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۹۷۹.
گشاده دستی (جود و سخا) یکی از فضائل است و آن رعایت اعتدال و حد وسط در صرف کردن و بخشیدن ثروت (چیزهایی که ارزش آنها با پول تعیین میشود) است و اسراف و خسّت (بخل) افراط و تفریط در بخشش ثروت است. از میان صاحبان فضائل، گشادهدستان محبوبتر از همه هستند، زیرا به دیگران سود میرسانند و سودرسانی ایشان به این علت است که آماده بخشیدناند. بخشش به اشخاص درست (سزاوار)، به اندازه درست و به هنگام درست و مانند اینها از خصوصیات جود و سخاوت درست است.
۷.۲ - غزالی و طوسیغزالی [۲۷]
محمد بن محمد غزالی، میزانالعمل، ج۱، ص ۲۸۰، چاپ سلیمان دنیا، قاهره ۱۹۶۴.
[۲۸]
محمد بن محمد غزالی، میزانالعمل، ج۱، ص ۲۸۲، چاپ سلیمان دنیا، قاهره ۱۹۶۴.
و نصیرالدین طوسی [۲۹]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص ۱۱۳ـ۱۱۴، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۹ ش.
هم سخاوت را از جمله امهات فضائل و آن را، برخلاف نظر ارسطو، [۳۰]
محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، ج۱، ص ۱۱۳ـ۱۱۴، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۹ ش.
تحت جنس فضیلت خویشتنداری (عفت) دانستهاند.
۷.۳ - ملامحمد مهدی نراقیملامحمد مهدی نراقی [۳۱]
محمدمهدی بن ابیذر نراقی، جامعالسعادات، ج ۲، ص ۱۲۲، چاپ محمدکلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
جود را بخشش بدون غرض و با طیب خاطر و به همین دلیل آن را مختص خدا دانسته است. در عین حال او جود و سخا به معنای بخشش به قصد ثواب اخروی و کسب فضیلت جود و احتراز از رذیله بخل، را در مورد انسان بهکار برده است.
۷.۴ - یحیی بن عدییحیی بن عدی [۳۲]
یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، ج۱، ص ۱۵، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۳۳]
یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، ج۱، ص ۱۹، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش.
[۳۴]
یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، ج۱، ص ۳۵ـ۳۶، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش.
جود و کرم را برای حاکمان در شمار اولویتها و واجبات دانسته و در مقابل، بخل را عامل تزلزل در ارکان فرمانروایی، دشمن آفرینی و سلب کننده امید از مردم معرفی کرده است.
۷.۵ - امام علی علیهالسلامگفتنی است که امام علی علیهالسلام [۳۵]
علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت (۱۳۸۷)، چاپ افست قم.
نیز در عهد نامه مالک اشتر، او را از مشورت با بخیل بر حذر داشته است، چون بخیل حاکم را از فقر میترسانَد و او را از داد و دهش بازمیدارد.
۸ - فهرست منابع(۱) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۲) ارسطو، الاخلاق، ترجمه اسحاق بن حنین، چاپ عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۹۷۹. (۳) علیرضا برازش، المعجم المفهرس لالفاظ غرر الحِکَم و دررالکَلِم، تهران ۱۳۷۱ ش. (۴) عبداللّه شبر، تفسیرالقرآنالکریم، در ابوالفیضبن مبارک فیضی، سواطع الالهام فی تفسیر کلامالملک العلاّ م، چاپ مرتضی آیتاللّهزاده شیرازی، قم ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶. (۵) محمد بن محمد شعیری، جامعالاخبار، قم ۱۴۰۵. (۶) طبرسی، تفسیر مجمع البیان . (۷) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت (۱۳۸۷)، چاپ افست قم. (۸) محمد بن محمد غزالی، میزانالعمل، چاپ سلیمان دنیا، قاهره ۱۹۶۴. (۹) کلینی، وسائل الشیعه. (۱۰) عبدالرزاق گیلانی، شرح فارسی مصباحالشریعه و مفتاح الحقیقه، چاپ جلالالدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۳ـ ۱۳۴۴ ش. (۱۱) مجلسی، بحار الانوار. (۱۲) احمد بن محمد مسکویه، تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت (۱۳۹۸)، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۱۳) محمدمهدی بن ابیذر نراقی، جامعالسعادات، چاپ محمدکلانتر، نجف ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست بیروت. (۱۴) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، با سه رساله دیگر منسوب به او، چاپ محمدتقی دانشپژوه، تهران ۱۳۶۱ ش. (۱۵) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۹ ش. (۱۶) یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرحالنووی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۱۷) یحیی بن عدی، تهذیبالاخلاق، با مقدمه و تصحیح و ترجمه و تعلیق محمد دامادی، تهران ۱۳۶۵ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جود»، شماره۵۱۷۹. |